ضرباهنگ در کانوپولو چیست؟

شما به عنوان مربی یک تیم تمریناتی را برای تیم خود و بازیکنان طراحی می کنید تا سرعت ،قدرت و تواناییهای فردی بازیکنان و تیم خود را بالا ببرید.حتی در موارد بسیاری احتیاج است تا مهارتهای روانی و انگیزشی تیم خود را ارتقا داده و کنترل کنید.

اکثر مربیان و ورزشکاران عقیده دارند تمرینات باید در سطحی باشد که بازیکنان را در بالاترین سطح ممکن آمادگی بدنی وذهنی قرار دهد و آنها را برای تیم رقیب خطرناک سازد و برای رسیدن به این هدف تمرینات تکنیکی،تاکتیکی،روانی و بدنسازی طراحی می کنند. من نیز با آنها هم عقیده ام ،اما اعتقاد دارم یکی از فاکتورهای مهم برای پیشی گرفتن بازیکنان و تیم از رقبا روی ضرباهنگ بازی کردن ایشان می باشد.

من فکر می کنم بازیکنان دو دسته اند : اول آنهایی که روی ضرباهنگ بازی می کنند و دوم آنهایی که روی ضرباهنگ بازی نمی کنند.

ولی ضرباهنگ چیست؟ من یک تعریف ساده  برای آن دارم که عبارت است از وجود نداشتن حرکت و گردش توپ اضافه در بازی.

ضرباهنک یک اتصال گمشده مابین مهارتهای بدنی،تاکتیکی و تکنیکی با شخصیت فردی بازیکن و یا تیم می باشد،که برای هر بازیکن و یا تیم در هر بازی فاکتوری یونیک و منحصر به فرد می باشد.بدون داشتن ضرباهنگ مهارتها  اغلب مرده،ایزوله و بی فایده خواهد بود در صورتی که با داشتن ریتم و ضرباهنگ آنها به ابرزای موثر و خطرآفرین در دست هر بازیکنی بدل خواهند شد.

اگر در هنگام ضدحمله توپ در میانه زمین به شما رسید و در حالی که هم تیمی خالی در زیر دوازه دارید اقدام به شوت زدن به سمت دروازه کردید شما روی ضرباهنگ بازی نمی کنید.

اگر هم تیمی شما از یک مسیر باز به سمت دروازه حریف نفوذ کرده و شما بجای انداختن پاس برای او ،با توپ از مرکز به سمت دروازه حریف پیشروی کردید  شما روی ریتم یا ضرباهنگ بازی نکردید.

اگر تیم شما در زمان حمله همگی به سمت دروازه حریف می روند و برای حمله پوشش ایجاد نمی کنند،تیم شما روی ضرباهنگ بازی نمی کند.

در تیمی که  می خواهد روی ضرباهنگ بازی کند در وحله اول باید بازیکنان اصول و تاکتیکهای پایه را فراگیرند و در موقعیتهای گوناگون بر اساس حرکات استاندارد از خود واکنش نشان دهند به عنوان مثال بازیکن باید با مهارتهای پایه مانند لبه زنی،sweep strock  ،انواع پرتابها،تکل بادست،تکل با قایق و ….. کاملا آشنا باشد و با نحوه عملکرد استاندارد در موقعیتهایی مانند زمانی که یار حریف را تکل می کند،نحوه واکنش در دفاع منطقه ای نسبت به موقعیت خود در دفاع و موقعیت حریف نسبت به دروازه و… آگاهی کامل داشته باشند.در وحله بعد مربی بایستی برای هر فاز از بازی و موقعیتهایی که تیمش در بازی با آنها مواجه می شود برنامه ریزی تاکتیکی و طراحی نماید و آن را به تیمش منتقل کند.به عنوان مثال یک مربی باید برای موقیتهای زیر طرح و تاکتیک خاصی داشته باشد:

 تاکتیک دفاعی،نحوه عملکرد و سوچینگ مدافعان در مواجهه با تاکتیکهای هجومی حریف،طراحی ضدحمله و ضدحمله ثانویه برای تیم،طراحی تاکتیکهای هجومی تیم، طراحی طرح پوششی تیم،طراحی نقشه فرار از پرسینگ حریف و….  . همچنین مربی باید فلسفه خود در مورد مسائل کلی و مهمی مانند سرعت،فشار و… را نیز برای بازیکنانش روشن سازد.

در تصویر کلی مربی همانند رهبر ارکستری می باشد که بازیکنان تیمش باید بازی موزون و دلنشینی را بدون حرکات اضافی و زائد بر  اساس ریتم و ضرباهنگی که از قبل برایشان طراحی شده اجرا نمایند و وی نسبت به بازی حریف و آنچه که نیاز دارد این ریتم را کند یا تند نماید.و به اصطلاح تمپو بازی تیم خود را بالا یا پایین بیاورد.

بر اساس یک قاعده کلی زمانی که تیم مالک توپ است تمپوی بازی را بالا می برد و زمانی که تیم حریف مالک توپ است تمپوی بازی را کند می کند ولی این قاعده کلی همیشه بکار نمیرود و بسیاری از تیمها بر اساس آنالیز تیم حریف و رویدادهای بازی تصمیم به تغییر تمپوی بازی می گیرند.

مثلا در بازی فینال جام جهانی 2018 بین تیمهای آلمان و ایتالیا ،تیم آلمان در زمان حمله تمپو و ضرباهنگ بازی را کم می کرد .در زیر دلیل تصمیم تیم آلمان را بررسی می کنیم.

در این بازی تیم ایتالیا برای اینکه مهاجم CENTER تیم آلمان نتواند داخل دفاع آنها جایگیری کند، دفاع را متراکمتر کرد و فاصله مابین دفاع مرکزی خود با دروازه بانش را بسیار کم کرد.در این حالت فضایی برای جایگیری در میان دفاع تیم ایتالیا وجود نداشت.

تاکتیک اصلی هجومی در تیم آلمان سد کردن گارد حریف (به سمت خارج زمین و اگر نشد به سمت مرکز دفاع)و خارج کردن وی از جریان بازی و ایجاد روزنه ای برای نفوذ مهاجم 45 بود(یا ایجاد شکاف در دفاع یا حداقل تضعیف آن). پلن B این تاکتیک تغذیه درونی(inside feed) مهاجم مرکزی تیم که در دفاع حریف جای گرفته می باشد.انیمیشن زیر نحوه اجرای این تاکتیک را در شرایط مختلف نشان می دهد.